اصل وجود طب اسلامی

اصل وجود طب اسلامی با وجود هزاران روایت قابل انکار نیست. 

در مرحله‌ی اول معتقد هستیم که طبیب اصلی خداوند است.

پیامبر(ص) می‌فرماید:

اللّه ُ الطَّبیبُ، بل أنتَ رَجُلٌ رَفیقٌ ، طَبِیبُها الذی خَلَقَها

یعنی ... طبیب هر نفس کسی است که آن را خلق کرده است.

 

علم طب از زمان حضرت آدم (علیه السلام) بوده است و همیشه علم طب بوده است زیرا همیشه بشر نیاز به این علم داشته است.

در روایت آمده است شخص طبیبی نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمد و عرض کرد آیا شما به علم طب ما نیاز دارید؟ حضرت(صلی الله علیه وآله)  فرمود به طب شما نیاز ندارم و شما به طب من نیاز دارید.

علم طب اسلامی متکی به هیچ علم طب دیگری نیست و می‌تواند تمام بیماری ها حتی بیماری های صعب العلاج را درمان کند. البته در طب اسلامی صعب العلاج وجود ندارد و همه بیماری ها درمان می‌شوند.

 

امام صادق(علیه السلام) در مجلس منصور حاضر شد درحالیکه نزد او مردی از هند بود و کتاب های طبی را می‌خواند و امام(علیه السلام)گوش می‌داد هنگامی که خواندن مرد هندی تمام شد به امام(علیه السلام)عرض کرد آیا چیزی از آنچه نزد من است می‌خواهی؟ فرمود نه زیرا آنچه همراه من است بهتر است از آنچه همراه تو است مرد هندی عرض کرد چه چیز همراه تو است؟ فرمود گرم را با سردی و سردی را با گرمی درمان می‌کنم و تری را با خشکی و خشکی را با تری درمان می‌کنم و امور را به خداوند باز می‌گرداننم و آنچه را پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرموده است انجام می‌دهم و می‌دانم معده خانه‌ی بیماری است و پرهیز کردن دارو است و بدن را به آنچه عادت کرده است برمی‌گردانم مرد هندی عرض کرد آیا طب غیر از این ها است؟ امام(علیه السلام) فرمود آیا طب را از کتاب ها گرفته ام؟ عرض کرد بله فرمود نه به خداوند قسم همانا از خداوند می‌گیرم

امام صادق(علیه ااسلام) سوالاتی را از مرد هندی در مورد آناتومی بدن انسان می‌پرسد و مرد هندی پاسخ هیچ کدام را نمی‌دانست و امام می‌فرماید من می‌دانم.

اگر این سوالات را از علماء طب امروزی هم پرسیده شوند نمی‌توانند پاسخ بگویند.

در آن زمان طب هندی معروف و شناخته شده بوده است.

کلام پیامبر و امام صادق(علیهماالسلام) اختصاص به یک طب نیست بلکه تمام طب های دیگر را شامل می‌شود و طب اسلامی نیازی به طب های دیگر ندارد.
 

در روایت دیگر آمده است:

طَبِیبٌ‌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ‌، قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ، یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إِلَیْهِ؛ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُکْمٍ، وَ یَتَتَبَّعُ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَةِ.

یعنی پیامبر(صلی الله علیه وآله) طبیبی است که در همه جا مردم را درمان می‌کند و داروهای خود را محکم ساخته است و ابزار خود را تمییز کرده .

 

جواب یک شبهه

در روایتی آمده است که پیامبر(صلی الله علیه وآله)بر سر بیماری حاضر شدند و پیامبرفرمود: طبیب بیاورید یا زمانیکه حضرت علی(علیه السلام)  ضربت خورد امام حسن (علیه السلام)  و امام حسین(علیه السلام) طبیب یهودی حاضر کردند، اگر خود اهل بیت(علیهم السلام) طبیب بودند چرا طبیب صدا می‌زدند؟

در طب شیمیایی هم جواب این شبهه وجود دارد. می‌دانیم پیامبر(صلی الله علیه وآله) دانش طب را دارد و روایاتی که از حد تواتر گذشته اند می‌فرمایند پیامبر(صلی الله علیه واله) و اهل بیت(علیهم السلام)  برای بیماری ها دارو می‌داده است و درمان می‌کرده است ولی خود ایشان کار عملی برای درمان مانند پانسمان کردن زخم یا حجامت کردن انجام نمی‌دادند.

همانطور که امروزه پزشک نسخه می‌نویسد و پرستار کارهای عملی را انجام می‌دهد. در گذشته به پرستار هم طبیب می‌گفتند و زمانیکه پیامبر(صلی الله علیه وآله) می‌فرمود طبیب بیاورید مراد ایشان پرستار بوده است.

حضور طبیب یهودی بر بالین حضرت امیر(علیه السلام) هم یک کار سیاسی بوده است و هم اینکه برای پانسمان کردن زخم بوده است.

فقط بعد از جنگ احد که پیامبرصلی الله دندانشان شکست و زخم برداشت اهل بیت پرستاری کردند زیرا پیامبر را به منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها)آوردند و هرچه زخم را شستند خونریزی قطع نشد. حضرت زهرا(سلام الله علیها) حصیری از نی را سوزاند و خاکستر آن را روی زخم پیامبر قرار داد و فورا خونریزی قطع شد.

البته این مورد خاص است ولی شاید درمان خوب و موثر خونریزی خاکستر حصیر باشد که استریل شده است و خاکستر جلوی خونریزی را می‌گیرد و به احتمال زیاد آنتی باکتریال است و جلوی عفونت های سخت را می‌گیرد و ما امتحان کردیم و بهترین درمان زخم و خونریزی استفاده از خاکستر نی است.

البته مصادیقی که می‌توانیم برای اثبات طب اسلامی بیان کنیم بیشمار است و تمام درمان های اهل بیت (علیه السلام)  دلیل بر طبیب بودن اهل بیت (علیهم السلام)است و اسلام طب مستقل دارد و داروهای معرفی شده توسط اهل بیت(علیه السلام) در هیچ یک از کتاب های طبی دنیا نیست.

نمی‌توانیم بگوییم مسائل طبی اهل بیت (علیهم السلام) از کتاب قانون گرفته شده است یا جعل شده باشد. امکان ندارد شخصی دارویی کشف کند و به اهل بیت (علیهم السلام)  نسبت بدهد تا شان آن ها بالا برود.

افرادی که در طب اسلامی خدشه وارد می‌کنند اندک تاملی ندارند. ما در دوره ای هستیم که نیاز به طب اهل بیت (علیهم السلام)  ضرورت است و واجب است.

کل بشر هیچ راه چاره ای جز طب اسلامی ندارد. طب امروزی هفتاد یا هشتاد درصد بلکه کل بیماری ها را درمان نمی‌کند و با هیاهو دنیا را سرگرم کرده اند.

البته الان نشانه های رجوع جهان به طب اهل بیت (علیهم السلام) ظاهر شده است. امروزه مسواک پیامبر(صلی الله علیه وآله) را تبلیغ می‌کنند و داروی طریفل و قرص خون و واریس و داروهای دیگر طب اسلامی را درست می‌کنند ولی منافع مافیای کشورها اجازه پیشرفت را نمی‌دهند.

منابع:علل الشرایع ، شیخ صدوق، ج۱، ص۹۹ 

عیون الحکم الایثی،ص۳۱۹